بیانات حاج آقامنصورارضی در مراسم زیارت عاشورا- فاطمیه دوم- 7 اردیبهشت
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

بیانات حاج آقامنصورارضی در مراسم زیارت عاشورا- فاطمیه دوم- 7 اردیبهشت

 

به گزارش خیمه دل سوختگان به نقل از دوستداران حاج منصور ارضی بیانات گرانقدر حاج منصورعزیز در 7 اردیبهشت 1391 درحسینیه صنف به شرح ذیل اعلام گردید:


دفن شد زهرا شبانه ، مرتضی آمد به خانه، زینب است در این بهانه، کی پدر کو  مادر ما

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ الَّذى‏ خَلَقَكِ، فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ‏ صابِرَةً، اَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ، صابِرٌ عَلى‏ ما اَتى‏ بِهِ اَبُوكِ وَوَصِیُّهُ، صَلَواتُ‏اللَّهِ عَلَیْهِما . . .


یا صاحب الزمان:

داده همیشه لطف تو امیدواریم *** اما گناه شد سبب شرمساریم

وقتی که نیست کردۀ من در رضای تو *** بیهوده است بر درِ تو اشک و زاریم

عادت نموده ام که بدون تو سر کنم *** شرمنده شمایم به فراموشکاریم

از روزگارِ بی تو که خیری ندیده ام *** پاییز شد بدون تو، صبح بهاریم

دور است از مرام کریمانه شما *** هر چند من بَدَم به کناری گذاریم

ای انتظار حضرت زهرا شتاب کن *** پایان بده به این همه چشم انتظاریم

جز اشک روضه که همان هم عطای توست *** کو توشه ای شود سبب رستگاریم

ای روضه خوان غربت خیرالنسا بیا *** پرچم به دوش محنت کرب و بلا بیا 

 

ادامه شرح زیارت امین الله:

در خصوص این فراز از زیارت امین الله "وَ اَلْزَمَ اَعْدائَكَ الْحُجَّةَ مَعَ مالَكَ مِنَ الْحُجَجِ‏ الْبالِغَةِ،" یک موضوع رو می خواستم با توجه به زیارت عاشورا اضافه کنم که این بحث جمع بشه و این موضوع است که این "اعدائک" و دشمنان دسته بندی می شوند، مثلا در عاشورا هر کدام یک طریقی به نیات، به فعل، به قدم و مال دشمنی کردند. بعضی هم با بی خیال شدن که متاسفانه این بیماری خود ما هم هست.

در ابتدا بی خیال و تلویحا "بالتمکین من قتالکم" شدند. اگر شما دقت نکنید و  بگویید دشمنی امیرالمومنین و اهل بیت برای اون زمان بوده و الان نیست ولی اینجا اومده"علی جمیع خلقه" تا وقتیکه خدا خلقت دارد این دشمنی هست.

پس این حجت بر ما هم هست و اگر ما بتوانیم از این امتحان خارج بشویم جزو دشمن نیستیم. بی خیال بودن مشکل ساز میشه و  باید از این مسیر عاشورا خواندن نتیجه بگیریم. از اول تا آخر ما می گوییم "لعن الله" و حدودا 20 نوع دشمن رو طبقه بندی می کنه. تازه "انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم، و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم" فرق میکنه. اگر این فرق رو نکند تکرار زیاد فایده نداره. از دوستان هم کمتر صحبت شده چون زیارت عاشورا بیشتر دشمن شناسی است و هیچ دشمنی هم نیست مگر اینکه حجت بر او تمام شده باشد.

سیر این بی خیالی اینگونه است که بعد از بی تفاوتی تکذیب می کنه و بعد هم به سمت عذاب میره و اولین عذاب در دنیاست و راحت ابی عبدالله رو می کشه، و وقتی حضرت باهاش صحبت می کنه می گه من به جوی شهر ری هم راضی هستم و بعد میاد یک تیر به سمت خیمه ها پرتاب می کنه و همه رو شاهد می گیره که او بوده که اولین تیر رو پرتاب کرده تا به اون منصب برسه، ولی شاهد بودن خدا و ملائکه رو در نظر نمی گیره.

یک وقتی ما در گناهانمون شاهد می گیریم و بدتر اینکه اون گناه رو تعریف هم میکنیم، تعریف کردن حلال هم مشکل داره چه برسد به گناه. متاسفانه در گزارشاتی که دوستان ما در نیروی انتظامی میدهند مسائلی در بین خانمها و مکانهای مربوط به خانمها اتفاق می افته که قابل گفتن نیست. و متاسفانه مخصوص خانمهای بی حجاب نیست و محجبه ها هم درگیر این قضایا هستند. حواستون باشه.

این همه فاطمیه از ما گذشت مانند سنگی که کف رودخانه است تاثیری در ما نکرد، خودت نگاه کن چند تا فاطمیه گذشته و این سنگ نه تنها حرکتی نکرده بلکه جرم هم گرفته.

یا حضرت زهرا دعا کن که باطنمون پاک بشه، ظاهرمون با اشک پاک میشه. فردا هم بیایید انشاءالله دعاتون می کنیم هرکس هم نیامد به جای او گریه میکنیم تا انشاءالله شهری پاک و شهر دلمون هم پاک بشه. اون وقت سلام بر ابی عبدالله یک مزه دیگری دارد. بزرگان ما اینطور بودند و وقتی از دنیا رفتند براشون حدیث سرو درست می کنند، کدام سرو؟ الان زیر خاک خوابیده. وقتی زنده بودند چقدر شایعات در مورد این سروها گفتند که مثلا آیت الله بهجت فلان حرف رو زده و همه هم دروغ، حقیقتا این سروها از دست ما راحت شدند و ما ماندیم. خدا به حق حضرت زهرا بهتون خیر بده.


السلام علیک یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها:

روضه حضرت زهرا از زبان ام المصائب حضرت زینب سلام الله علیها:

دل تنگم هوای مادر کرد *** یاد آن خاطرات غم بارَش

یاد دارم که مادرم را درد *** چقدر داده بود آزارش

هرگز از یاد من نخواهد رفت *** آنچه را که به چشم خود دیدم

مادرم بین شعله گیر افتاد *** چقدر من ز غصه ترسیدم

در هجوم زبانه آتش *** یاس را زیر پا لگد کردند

خواستم پیش مادرم بروم *** راه من را به شعله سد کردند

چه بگویم که بعد پیغمبر *** قرعه غم به نام ما افتاد

روزگارم به رنج و غم سر شد *** تا که راهم به کربلا افتاد

عصر روز دهم در آن صحرا *** چون حسینم به قتله گاه افتاد

شعله ای باز قد عَلَم کرد و  *** به حرمهای بی پناه افتاد

در شرر یاد مادرم کردم *** تازیانه چه آتشی دارد

شعله ای که حیا نمی فهمد *** چه زبانهای سرکشی دارد





:: بازدید از این مطلب : 654
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: